آخرین محصولات

مُتَعَصِّب لفظ کے معانی | muta'assib

"مُتَعَصِّب" کے متعقلہ نتائج مُتَعَصِّب تعصب برتنے والا، اپنے حلقے، گروہ یا عقیدۂ خیال خصوصاً مذہبی خیال کی پچ کرنے والا، اپنے خلاف عقیدہ رکھنے والے سے دُشمنی کرنے والا، کٹر، ہٹ دھرم

خشک

(خُ ) [ په . ] (ص . ) ۱ - بدون رطوبت و نم . ۲ - پژمرده . ۳ - متعصب ، بدون انعطاف و نرمی . ۴ - خالی از سبزه و گیاه . ۵ - آن چه که درونش آب نباشد، بی آب . ۶ - بدون ترشح طبیعی . ، ~ و تر با هم سوختن کنایه از: گناهکار و ...

معنی دگم

فرهنگ فارسی معین. معنی 1 - آن که متعصب در عقاید خود است . 2 - در سیاست در مورد کسانی به کار می رود که بدون دلیل و پایه و اساسی روی عقاید خود پافشاری می کنند. انگلیسی my doctrine عربی عقيدت ترکی dogma فرانسوی dogme ...

متشکل شده از افرادی که عاشق یک چیز خاص هستند

تشکیل شده از افرادی که عاشق یک چیز خاص هستند. جواب : هواداران. ***** هوادار یا فن (مخفف واژه انگلیسی Fanatic به معنای متعصب) به شخصی گفته می‌شود که بر روی موضوع یا موضوعاتی خاص، دارای علاقه افراطی، شور و شیفتگی است. این واژه می ...

معنی و ترجمه "پیرو متعصب" به انگلیسی

(حتی همین عبارت "پیرو متعصب" نیز ممکن است جور دیگری تلفظ شود که معنای متفاوتی داشته باشد.) پس در انتخاب معادل انگلیسی "پیرو متعصب" دقت کنید که در متن مبدا و اصلی معنی واژه ها به چه صورت است تا ...

متعصب به انگلیسی

معنی متعصب به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.

متعصب

شخص متعصب, داراي احساسات شديد(مذهبي وغيره), داراي روح پليد, ديوانه

معنی تعصب | فرهنگ مترادف و متضاد | واژه‌یاب

۱. خشکاندیشی ۲. حمیت، غیرت ۳. سختگیری ۴. عصیبت ۵. جانبداری، طرفداری، هواداری ( افراطی)

معنی متعصب | لغت‌نامه دهخدا | واژه‌یاب

متعصب دیکشنری عربی به فارسی. شخص متعصب, داراي احساسات شديد(مذهبي وغيره), داراي روح پليد, ديوانه

امتناع

امتناع یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای ضرورت عدم ثبوت محمول برای موضوع است. ماده قضیه به حالت ذاتی قضیه که با صراحت در آن ذکر نشده است، اطلاق می شود.

تعصب یعنی چه؟

آیا فن کوتاه شده برای متعصب است؟ به طور کلی - و به احتمال بسیار درست - اعتقاد بر این است که فن شکل کوتاه شده ای از متعصب است. منشا متعصب (که می توان آن را به کلمه لاتین fanum به معنای "مقدس، معبد" جستجو کرد) کمتر در مورد آن اظهار ...

تعصب

تعصب و تحجر به‌ معنای‌ ایستایی، تحول‌ناپذیری، جمود و برنتابیدن‌ فرهنگ‌ و ارزش‌های حق‌ و متعالی‌ است‌ که ... قوم عاد به قدری لجوج و متعصب و جاهل بودند که در برابر دعوت آن حضرت به توحید خالص ...

معنی متعصب چیست؟

کلمه "فن"، در بیشتر موارد، معنای مثبتی دارد. ... بر خلاف «فن»، کلمه «متعصب» معمولاً برای نشان دادن مخالفت به کار می رود. متعصب کسی است که نه تنها مشتاق است، بلکه بیش از حد به چیزی مشتاق است.

غیرت

[ویکی فقه] «غیرت» به معنای رشک و حسد مردانه و سرشار از صفات آن است و در تداول فارسی زبانان به معنای حمیت و محافظت عصمت و آبرو و ناموس ونگهداری عزت و شرف آمده است. علمای اخلاق نیز غیرت را چنین تعریف کرده اند، غیرت و حمیت ...

تمتع

معنی نُمَکِّنَ: امکانات می دهیم (کلمه مکان به معنای قرارگاه هر چیز است از زمین ، و معنای امکان و تمکین ،قرار دادن در محل است . و چه بسا ، که کلمه مکان و مکانت به استقرارگاه امور معنوی اطلاق میشود ...

معنی تعصب | فرهنگ فارسی معین | واژه‌یاب

فرهنگ فارسی معین. (تَ عَ صُّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) از چیزی سخت جانبداری کردن . 2 - (اِمص .) حمیت ، عصبیت . 3 - سخت گیری .

معنی تعصب

لغت‌نامه دهخدا. معنی تعصب . [ ت َ ع َص ْ ص ُ ] (ع مص )بستن عصابه . (تاج المصادر بیهقی ). عصابه بر سر بستن .

فکر باز یعنی چه و چگونه ذهن باز داشته باشیم؟ | مریم مبارکی

فکر باز نقطه مقابل تعصب قرار می گیرد ولی به معنای این نیست که افراد دارای فکر باز، متعصب نیستند. بلکه این افراد به موقع از نظرات درست خودشان دفاع می کنند در حالی که به صحبت های دیگران نیز گوش ...

متعصب

مترادف متعصب : خشک، خشک اندیش، فناتیک، قشری، قشری مسلک، غیرتمند، غیرتی، مدافع برابر پارسی : پی ورز، خشک سر، خشکمغز، ستیهنده، کوردل

معنی تعصب

معنی تعصب . [ ت َ ع َص ْ ص ُ ] (ع مص )بستن عصابه . (تاج المصادر بیهقی ). عصابه بر سر بستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || عصبیت کردن .

دگم یعنی چه ?

معنی دگم معنی دگم در لغتنامه معین (دُ ) [ فر ] (ص فا) = آن که متعصب در عقاید خود است; در سیاست در مورد کسانی به کار می رود که بدون دلیل و پایه و اساسی روی عقاید خود پافشاری می کنند.

متعصب

(اسم ) ۱ - آنکه از خویشاوندان و دوستان خود سخت حمایت کند . ۲ - آنکه در دین و مذهبی بسیار غیرتمند باشد و از آن سخت دفاع کند : و من بدان سبب که متعصب بود ( سلطان ) و مذهب شافعی را عیب میداشت همیشه از او ...

صباح

خانواده ای سختگیر و متعصب داشت و بیشتر برای فرار از فشار پدر بود که به ازدواجی زودهنگام تن داد. ... صباح اسم دخترانه خیلی هم زیبا تلفظ میشه ، به معنای صبح و سپیده دم خواهشا ی کم توجه کنید هر اسمی ...

مولع

مولع. [ ل َ ] ( ع ص ) نعت است از ایلاع به معنی آزمند کردن و برانگیختن. ( منتهی الارب ). صیغه اسم مفعول به معنی حریص گردانیده شده.

معنی متعصب | فرهنگ فارسی معین | واژه‌یاب

کسی که دارای تعصب باشد. (مُ تَ عَ صِّ) [ ع . ] (اِفا.)

تعصب چیست و چگونه درگیر آن می‌شویم؟

این مطلب به بررسی تفاوت تعصب و تبعیض پرداخته، اهمیت آن را در روابط میان گروهی برجسته ساخته، روی عوامل تشدید ...

متعصب به چه معناست؟ با افراد متعصب چگونه برخورد کنیم؟

متعصب به چه معناست و چگونه باید باهاشون برخورد کرد؟ موضوع مهم و چالش شما عزیزان بود ... این کار به معنای بریدن زنجیرهایی هست که ما رو محدود کرده و به ما اجازه رشد و پیشرفت رو نمی‌دن. این سفر ...

متصلب

متصلب. [ م ُ ت َ ص َل ْ ل ِ ] ( ع ص ) سختی کننده در کار: المتصلب فی اموره. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

معنی دگم | فرهنگ فارسی معین | واژه‌یاب

(دُ) [ فر . ] (ص فا.) 1 - آن که متعصب در عقاید خود است . 2 - در سیاست در مورد کسانی به کار می رود که بدون دلیل و پایه و اساسی روی عقاید خود پافشاری می کنند.

ارق ملی

چنانچه عرق را متعصب معنا نماییم، جمله ثقیل میشود. روشنفکری که متعصب است. !تناقض است. زیرا تعصب در قاموس روشنفکر نمیگنجد. پس شاید بتوان گفت استفاد از "ارق ملی"به معنای کسی است که بی خواب وطن است.